موضوع گفتگوهای ایران و عربستان ماههاست که در محافل خبری نقل مجالس است و همه منتظر به نتیجه رسیدن آن هستند؛ از قدیم مرسوم بوده که در مناطق مختلف دنیا برای حل مشکلات و بحرانها فقط کافی است تا نیروهای موثر و کارآمد منطقه ای با هم توافق کنند تا در چنین فضایی آتش بحرانها و کشمکشها فرو ریزد و مشکلات به حداقل برسد.
در این میان مناقشه ایران و عربستان از چنین قاعده ای پیروی میکند؛ چرا که این دو کشور موثر از دوران نظام دوقطبی از پایههای مهم رقابت و درگیری در خاورمیانه به حساب میآمدند و با چنین سابقه ای به نظر میرسد در شرایط فعلی هم حل اختلافات این دو کشور بتواند شاه کلید بسیاری از مشکلات موجود باشد. از سویی دیگر، چندین دوره مذاکرات مستمر در بغداد و ورود چین به مناقشه ایران و عربستان به اهمیت این موضوع افزوده و از طرف دیگر برخی تغییرات در شطرنج تحولات جهانی،دو طرف را به نقطه همگرایی کشانده است.با توجه به تغییرات اخیر نظام بین الملل از موضوع جنگ اوکراین، توسعه ناتو و نزاع علنی بین چین و آمریکا و اعمال تحریمهای اروپا و درگیر شدن برخی کشورهای منطقه در این تحولات تا ورود جدی پکن به منطقه خاورمیانه و سرمایه گذاریهای بلند مدت آن و علاقه آن کشور به نقش آفرینی موثر برای معادلات جهان آینده همه از نکاتی است که دست به هم داده تا نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی کمیدچار تغییر و تحول شود و لذا در چنین فضایی جهانیان با متغیرهای جدید و بدیع روبرو هستند. علاوه بر این نوگرایی در رویکردهای عربستان در کنار تغییرات سیاسی و اجتماعی و برخی نمادهای مدرن در هیئت حاکمه و تلاش نسل جوان در فرصت سازی برای نوسازی این کشور سنتی با وجود رقابتهای درونی خاندان سعودی همه از واقعیتهای فعلی این کشور است. البته به این نکات باید علاقه سران ریاض به حفظ جایگاه خود در میان کشورهای عربی و کنترل بقیه کشورها و استفاده از برخی قابلیتهای مالی و تجاری و نفتی هم اشاره کرد که دامنه این تغییرات را شتابان کرده است؛ همچنین موضوع جنگ یمن و تهدیدات امنیتی آن و علاقه ریاض به داشتن نقش بیشتر در آینده تحولات سوریه، عراق و حتی لبنان نیز میتواند از عوامل این توافق باشد. از سوی دیگر ایران نیز با اعلام سیاست توسعه روابط با همسایگان و تاکید بر قابلیتهای منطقه ای و تمرکز بر ارتقای روابط با کشورهای همجوار و نداشتن چشمداشت لازم به مذاکرات با کشورهای غربی برای احیای برجام، در تلاش است ضمن ارائه یک رویکرد مناسب برای آینده، نشان دهد که برای غلبه بر مشکلات خود به راهکارهای جدیدی میاندیشد و لذا بهره گیری از رویکرد کلان نگاه به شرق شاید بتواند در شرایط فعلی نسخه راهگشایی برای برخی تنگناها و تحریمها باشد.
در چنین فضایی به نظر میرسد تداوم کشاکشهای بین المللی همانند بحران اوکراین یا تایوان و نزاعهای آمریکا و چین در حوزههای مهم انرژی، مسائل مالی و تجاری و احتمال تشدید برخی بحرانها در ماههای آینده سبب شود تا سران پکن چشم اندازی برای آینده ترسیم کنند که در آن بازیگران بینالمللی و منطقه ای حتی با تضاد منافع بتوانند به نقش آفرینی بپردازند و نکته مهمتر اینکه نتایج این بازی هم برد - برد طراحی شده است. ورود یک قدرت بینالمللی مانند چین به رقابتهای منطقه ای (روابط ایران و عربستان) را باید به فال نیک گرفت چرا که این موضوع میتواند به ارتقای ضریب تاثیرگذاری طرفین در بحرانهای منطقه ای، اهمیت یافتن منافع کشورهای حاضر در این توافق و افزایش قدرت چانه زنی طرفین بینجامد و شاید بتوان چشم اندازی نو از ترتیبات منطقه ای برای آینده ترسیم نمود. در عین حال نباید از نظر دور داشت که در صورت احیای گفت و گوهای برجام، ایران از این برگ مهم میتواند به عنوان یک امتیاز خوب بهره گیری نماید.